اولین ملاقات از پشت مانیتور
سلام عزیزم
پریروز ساعت ١٧:٣٠ با خاله الی قرار داشتیم بریم مطب دکتر که خدا رو شکر با توجه به زوج و فرد کردن ماشین ها تردد بسیار راحت شده بود و سر وقت رسیدیم و با هم رفتیم داخل .
چون باید سونو انجام می دادیم من ٤ لیوان آب خوردم . خاله الی زودتر رفت و بعدش ما رفتیم دیگه داشتم می ترکیدم . نوبت ما شد و رفتیم داخل بعد از سوال های عمومی دکتر گفت برای سونو آماده شو ، نی نیه گلم چشمت روز بد نبینه من انقدر آب خورده بودم که توی آب غوطه ور بودی و معلومت نبود دکتر گفت برو یه کمیش و خالی کن رفتم و برگشتم گفت نه بازم زیاده و برو خالی کن چی بگم آخرش کار ما رسید به سونوی داخلی ولی خدارو شکر هم واضح تر بود هم بهتر (امیدوارم برای شما ضرری نداشته باشه )توی سونو مشخص شد که شما هفت هفته و پنج روزته و ضربان قلبت ١٦١ بار در دقیقه بود که با نی نیه خاله الی هیچ فرقی نداشت . همون موقع که داشتش شما رو به ددی نشون می داد من داشتم دعا می کردم و از خدا می خواستم که این نعمت الهی رو به همه بده و و کسایی که بچه می خواستن یکی یکی نام بردم تا خدای مهربون یه نی نی خوشگل به اونام بده .
آمین ٢٦/١٠/٩١